یکی از شیوه‌های مهم حمایت از بیمار، تنها نگذاردن اوست؛ بیماران غالبا نگران بیماری خویشند. پدیده بیماری، احساس غربت و تنهایی بیمار و ناتوانی او از انجام بعضی از امور عادی و روزمره و باز ماندن از کار و تلاش، از عواملی هستند که احساس نیاز به مراقب را در بیمار به وجود می‌آورند. اگر بیمار، تنها نهاده شود و احساس تنهایی کند، رنج افزون‌تری می‌برد. اما همراهی و همدلی با بیمار می‌تواند او را از نگرانی‌ها رهایی بخشد و مایه دلگرمی ‌و آرامش وی شود. بر این اساس، تنها نگذاردن بیمار همواره مورد توجه پیشوایان معصوم علیهم السلام بوده است.
 
امام صادق(علیه السلام) به همسفر و همراه بیمار فرمود: نشستن تو نزد بیمار و تنها نگذاردن او بهتر و بالاتر از این است که او را رها سازی و نمازت را در مسجد به جای آری.»(1) همین شیوه حمایتی را نیز در پرستاری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از امیرمؤمنان علیه السلام مشاهده کردیم.
 

مجالست با بیمار

مجالست و همراهی بیمار، خلاء ناشی از احساس تنهایی و بی کسی او را پر می‌کند و ضایعه افسردگی او را برطرف می‌سازد. هنگامی ‌که بیمار می‌بیند همنشینی در کنار اوست، احساس غربت نمی‌کند. انس و همنشینی در آرامش و اطمینان بخشیدن به بیمار بسیار مؤثر است.
 
پرهیز از مجالست با بیماران و معلولان و شأن خود را برتر از آنان دانستن، از صفات نا پسندی است که از کبر و خودبزرگ بینی نشأت گرفته و موجب سقوط آدمی‌ است. در روایتی آمده است: «مردی که مبتلا به آبله بود بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحابش وارد شد. و آنان مشغول غذا خوردن بودند. آن مرد هر کجا نشست حاضران از کنار او برخاستند. پس پیامبر او را نزد خود نشاند.»(2) می‌نگریم که پیامبر رحمت که الگوی رفتار و کردار ماست، چگونه شخصی را که همگان به خاطر بیماری از او گریزانند، در کنار خود می‌نشاند و این عمل جز برای حمایت از بیمار و دلجویی از او نیست. شناخت موقعیت بیمار و آگاهی به توجه خداوند نسبت به او، می‌تواند انگیزه آدمی ‌را در این حرکت حمایتی و خداپسند افزایش داده و تقویت کند.
 
اگر آدمی‌ به این نکته توجه داشته باشد که آدمیان بندگان خدا هستند و محبت و مهربانی به آنان - بویژه محبت به بیمار که دلشکسته است و خداوند نزد دل‌های شکسته است به موجب محبوبیت نزد خداوند می‌شود، از بیمار دوری نمی‌گزیند و همنشینی با او را ترک نمی‌گوید. بلکه با مجالست بیمار، خود را در هاله ای از معنویت و توجه و محبوبیت الهی قرار می‌دهد.
 

گفتگو با بیمار

سخن گفتن با بیمار و پای درد دل او نشستن و به مشکلات و احساسات درونی او گوش سپردن، می‌تواند بسیاری از نگرانی‌ها و مشکلات او را بکاهد و بار او را سبک کند. انس و همدلی با بیمار، پرستار را یاری می‌دهد و پرستار از این رهگذر، رابطه مطلوب و مأنوس با بیمارش برقرار میکند. مهربانی و همدلی پرستار با بیمار، برای بیمار آرامش بخش و شادی آور است.

بنابراین، پرستار دلسوز باید مقداری از وقت خود را در اختیار بیمار گذارد، تا او مهربانی ببیند و آرامش خود را به دست آورد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) او درباره پرستاری جبرئیل از خود می‌فرمایند: «کان یحدثنی حتى خف عنی وجعی و نمت و رأسی فی حجره» (3)  جبرئیل همواره با من سخن می‌گفت، تا این که درد من آرام یافت و در حالی که سرم به دامان او بود به خواب رفتم.
 

احوالپرسی از بیمار

احوالپرسی نیز از شیوه‌های حمایت از بیمار است. وقتی پرستار از حال بیمار خود جویا می‌شود، این احساس در بیمار به وجود می‌آید که پرستار به فکر اوست و به سلامتی او اهمیت می‌دهد. این احساسی آرامش بخش، موجب امیدواری بیمار به سلامتی و تسریع در بهبود اوست.
 
پیش از این دیدیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه از شب تا به صبح، جویای حال علی که در تب می‌سوخت می‌شدند و از او احوالپرسی می‌کردند. این عمل حضرت نمایانگر اهمیت فوق العاده ای است که احوالپرسی از بیمار دارد.
 

انس با بیمار

اساسا انس و همدلی از نیازهای اولیه آدمی‌است و این نیاز در نهاد و فطرت او نهفته است. چنانکه بعضی گفته اند: کلمه انسان، از أنس ریشه گرفته است.(4) در فرهنگ اصیل اسلامی، انس و الفت به عنوان یکی از ارزش‌های ایمانی مطرح شده است. خوگرفتن با یکدیگر و انیس و همدم هم بودن - در امور زندگی و مشکلات و محرومیت‌ها - از خصلت‌هایی است که به ایمان انسان، ارزش و برتری می‌بخشد. در این باره به روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنگرید: خیر المؤمنین من کان مألفه للمؤمنین»(5) بهترین مؤمنان کسی است که محل انس و الفت برای اهل ایمان باشد. بدیهی است که این انس و الفت باید بر اساس ارزشهای اسلامی ‌و در جهت اطاعت و فرمانبری خدای متعال انجام گیرد، تا ارزش الهی و ایمانی آن محفوظ باشد، و گرنه انس و الفت در اشاعه ضد ارزش‌ها و پیروی از هوی و هوس از هیچ ارزش و بهره ای برخوردار نخواهد بود. از این جاست که امام على علیه السلام می‌فرمایند:
 
خوشا به حال کسی که بر اساس اطاعت خداوند و در مسیر پیروی حق با مردم انس گیرد و مردم هم با او مأنوس شوند. (6)هنگامی ‌که آدمی ‌در وضع طبیعی و زندگی عادی به سر می‌برد، خواه ناخواه این نیاز به انس و همدلی با دوستان و نزدیکان درگذر زندگی تأمین می‌گردد، ولی در وضع ناهنجار و غیرعادی بیماری، که انسان از روابط طبیعی محروم می‌شود، نیاز به انس و الفت افزونتر پیدا می‌کند. بر این اساس می‌توان گفت یکی از مواردی که انس و الفت در مسیر پیروی از خداوند و اجرای ارزش‌های اصیل اسلام است، انس و الفت با بیمار است. بیمار در این دوران بیش از هر زمان دیگر، نیازمند انیسی مهربان و همدلی دلسوز است که به او آرامش روان و آسایش خاطر بخشد. و پرستار است که بهتر از هر کس می‌تواند پاسخگوی این نیاز روحی بیمار باشد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۰۰
2- اصول کافی، ج ۳، ص ۲۸۵.
3- بحارالأنوار، ج ۲۲، ص ۵۰۷
4- مجمع البحرین، ج ۴، ص ۴۷.
5 و 6- میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۲۹. ۲
 
منبع: نگرش اسلامی ‌به: فرهنگ پرستاری، اکبر اسدی، صص 136-130، مرکز تحقیقات اسلامی‌ جانبازان، قم، چاپ دوم، 1375